اوباش ها دارند پرونده هایشان را حل می کنند، اما زن یکی از آنها می خواهد لعنت کند. شوهر حال و حوصله ای ندارد، اما رفیقش اصلا بدش نمی آید که گونه او را برآمده کند. مادر به همسرش اطمینان می دهد که نیازی به حسادت نیست - او به اندازه کافی برای همه وجود دارد! و چه، دلیلی برای آن وجود دارد - و دوستان خوشحال هستند و اسپرم در توپ ها دست نخورده است. اگر زن عوضی است، پس این یک مزیت برای شهرت است - خانه ای پر از مهمان و هدایا. علاوه بر این، او بیرون نمی رود، همه را به خانه می برد، زیر نظر شوهرش.
خب ظاهراً خیلی می خواستند مادرشان را بفرستند، بنابراین او برادر / پسرشان را لعنت کرد، نمی دانم اسمش را چه بگذارم، اما با قضاوت بر اساس ناله های هر دو طرف آنها این جنس را بسیار دوست دارند. اگرچه در اصل ، چرا تعجب می کنید اگر برادر چنین یدایی است ، پس مطمئناً رابطه جنسی با او باید هر دو طعم داشته باشد ، و اینطور شد. من تعجب می کنم که پدرم شرکت نکرد، زیرا همیشه این اتفاق می افتد.
من یک لزبین هستم می خواهم دوست دختر پیدا کنم